«#دروغگو #دشمن #خدا است»
این جمله ای است که هر کدام از ما از بچگی شنیده ایم و ما را با آن ترساندند که مبادا دروغی بر زبان بیاورید.
تربیتی این چنین برای برخی مفید واقع شده از #دروغ دوری گزیدند و برای عده ای دیگر بی اثر بوده و به ریش گوینده اش کِر کِر خندیدند.
دروغ بزرگ باشد یا کوچک، برای #خنده و #شوخی و #تفریح گفته شود و یا برای رسیدن به غرضی دیگر، از زبان بچه ی کوچک باشد یا جوان و میان سال و پیر، زنی آن را بگوید یا مردی، هرکس در هر لباس و کسوتی باشد، چنانچه دروغی بر زبان براند کاری زشت و مذموم انجام داده است و مستحق سرزنش است اما اگر از کسی که لباسی بر تن دارد و آن لباس #اعتقادات و #باورها و دستوراتی را نمایندگی می کند که دروغ را منطقه ی ممنوعه می شمارد و می گوید: خدا دروغگویان را دوست نمی دارد و آنها را هدایت نمی کند و کلّی وعید دیگر به آنها می دهد و تهدیدشان می کند، دروغی سر بزند، استحقاق او برای نکوهش بیشتر است و لیاقتش همان #جهنمی است که منتقدینش را به آن حواله داد.
مشکل فقط دروغگویی نیست، اساسا اصرار بر دروغ گفتن و با پر رویی تمام چشم در چشم مخاطب نگاه کردن و دروغ گفتن، رو سفید کردن سنگ پای قزوین است و از این بعد احتمالا باید بگوییم:« رو که نیست، #ه».
درباره این سایت